جمعی از اصولگرایان انقلابی بر اساس دغدغه‌ی انقلابی خود و برای برون از ناکارآمدی اقتصادی، ی و فرهنگی دولت تشکلی را شکل داده‌اند تا در ذیل پرچم انقلاب اسلامی به وحدت کلمه برسند. تجربه‌ی سال‌های گذشته نشان‌گر این نکته است که کشور به چیزی فراتر از جبهه نیاز دارد. این جبهه باید در تحقق، تداوم و دولت سازی مجموعه بایسته‌هایی را رعایت کند، تا ضمن جلوگیری از برخی بی‌تدبیری‌های گذشته، تداومی تعالی بخش را شکل دهد.
1- انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن ماه 57 به پیروزی رسید. این پیروزی آغازی بر تحول و دگرگونی در نظام حاکم بر ایران بود و نه پایان و خاتمه ای. انقلاب اسلامی به معنای تحول بنیادین و اساسی در همه ساختارها و رفتارهای فردی ، اجتماعی و حاکمیتی در راستای اسلام راستین است . این هم‌راستایی به تلاشی ژرف و عزم و اعتقاد جدی به مبانی و اصول اسلامی نیازمند است. اعتقاد عملی در حوزه‌های تقنین و اجرا به مبانی اسلامی و نظامات مستخرج و مستنبط از اسلام است و پذیرش اینکه فقط آنچه را باید از تمدن غربی گرفت که در پرتو عقل که ودیعه الهی جهت شناخت حقایق است قابل ادراک باشد و آن چیزی که از تصورات و مقدمات غلط حاصل شده به دور باید انداخت. این ایمان راستین به اسلام ناب، وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» نیست، تبعیت محض از اسلام است. این اعتقاد باید حقیقی باشد یعنی اگر در اصول اداره جامعه از راهکارهای تمدن غربی بدون غور و استخراج و استنباط از شریعت تبعیت میشود از بعد اضطرار است و نه بهترین راه که همانا بهترین راه در در اداره حکومت و سعات انسان در بیان خالق آمده است.
2- ولایت پذیری رکن کلیدی این جبهه باید باشد. گوش به فرمان بودن کسی که پیموده‌ی راه بوده و چراغ راهنمایی است که جهت را مشخص می کند و هم همراهی است که به هدف می رساند . در دوران غیبت شبیه ترین شخص به ولایت معصومین علیهم السلام همانا ولی فقیه است که هم دین شناس است و اصول حرکت دینی و اجتهاد را می داند و هم شجاع و مدیر و مدبر است که مصلحت جامعه اسلامی را تشخیص می دهد. این ولایت پذیری باید در عمل ثابت شده باشد و نه در حد شعار و زمان عافیت.
3- انقلابی جهادگر است. حرکت جهادی ، یعنی شب و روز نشناختن ، آرام و قرار نداشتن و بی قراری برای مجاهدت در راه خدا که اجر مجاهد قابل مقایسه با دیگران نیست. مجاهد دنیا را سه طلاقه کرده و پیرو مولایش علی بن ابی طالب است. مجاهد خود را نمی بیند جامعه اسلامی و مردمی را می بیند که دغدغه اصلی اوست که باحاکمیت اسلام سعادت دنیا و عقبی آن ها را پدید آورد. نیت خالصانه و اخلاق محمدی لازمه مجاهدت است. قرآن کریم دلیل جمع شدن مردم به دور پیامبر را نرم خویی و گشاده رویی ایشان بیان فرمودند. مجاهد بدون صفای باطن و خالی کردن دل از محبت ماسوی الله مجاهد نیست فقط رنج دادن به بدن مادی است. هرچه خلوص نیت بیشتر باشد ، اثر و نتیجه عمل مجاهد بهتر خواهد بود و مجاهد بیشتر در قلوب مومنین جای می گیرد. رابطه پیوند مجاهد با مردم عاطفی و فطری و آرامش بخش است که از حرکت مخلصانه او نشات گرفته است.
4- جبهه باید از افراد شناسنامه‌دار استفاده کند. شناسنامه‌ای که نشان دهنده‌ا‌ی گذشته‌ی پاک، شفاف، دارای صراحت لحجه‌ی و عدم آلوده شدن به بازی‌های ی است. افراد خاکستری که هر از گاهی شعار روشن‌فکری می‌دهند و از مسیر انقلاب خارج می‌شوند، جامعه را به نا امیدی و دور شدن از اهداف انقلاب سوق خواهند داد، باید در این جبهه نباشند. جبهه باید از عناصری که دارای لغزش هستند در هر زمان و شرایطی اعلام برایت نماید و انقلاب را فدای مصالح زودگذر نکند.
5- جبهه باید صاحب برنامه‌ای مشخص، مدون و شاخص پذیر شود. بدون برنامه و استفاده از احساسات مردم، جبهه را به اهداف انقلابیش و تداوم انقلابی‌گری در پرتو اسلام ناب نخواهند رساند. مردم از جریان‌های زودگذر خسته شده‌اند و به ائتلاف‌های فاقد اساس و مرام و زودگذر و برای انتخابات شکل می‌گیرد، اعتماد نخواهند کرد.
6- تداوم جبهه پس از انتخابات لازم و ضروری است. جبهه نیازمند کنترل و نظارت بر همه‌ی یون مدعی عضویت است. تجربه سال‌های گذشته که از قطع امید مردم به این حرکت‌ها به علت عدم پایندی رای آوردگان به آرمان‌های انقلاب و همراهی با نخبگان انقلابی حکایت دارد. جبهه باید به‌فکر تداوم چند ده‌ساله و با عدم تحزب‌گیری باشد.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی باید به عمل و نه حرف برای تداوم انقلاب بیاندیشند و سازوکاری راهبردی را ترسیم نماید. جبهه باید با حفظ مساله کلیدی انتخابات به فکر طراحی ساختارها و سازوکارهای مردمی با حفظ اهداف انقلاب اسلامی باشد که نظارت و کادرسازی را جهت تداوم انقلاب مبتنی بر حرکت جهادی شکل دهد.
انقلاب ,اسلامی ,مجاهد , ,تداوم ,اسلام ,جبهه باید ,است که ,انقلاب اسلامی ,و نه ,است و
1- انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن ماه 57 به پیروزی رسید. این پیروزی آغازی بر تحول و دگرگونی در نظام حاکم بر ایران بود و نه پایان و خاتمه ای. انقلاب اسلامی به معنای تحول بنیادین و اساسی در همه ساختارها و رفتارهای فردی ، اجتماعی و حاکمیتی در راستای اسلام راستین است . این هم‌راستایی به تلاشی ژرف و عزم و اعتقاد جدی به مبانی و اصول اسلامی نیازمند است. اعتقاد عملی در حوزه‌های تقنین و اجرا به مبانی اسلامی و نظامات مستخرج و مستنبط از اسلام است و پذیرش اینکه فقط آنچه را باید از تمدن غربی گرفت که در پرتو عقل که ودیعه الهی جهت شناخت حقایق است قابل ادراک باشد و آن چیزی که از تصورات و مقدمات غلط حاصل شده به دور باید انداخت. این ایمان راستین به اسلام ناب، وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» نیست، تبعیت محض از اسلام است. این اعتقاد باید حقیقی باشد یعنی اگر در اصول اداره جامعه از راهکارهای تمدن غربی بدون غور و استخراج و استنباط از شریعت تبعیت میشود از بعد اضطرار است و نه بهترین راه که همانا بهترین راه در در اداره حکومت و سعات انسان در بیان خالق آمده است.
2- ولایت پذیری رکن کلیدی این جبهه باید باشد. گوش به فرمان بودن کسی که پیموده‌ی راه بوده و چراغ راهنمایی است که جهت را مشخص می کند و هم همراهی است که به هدف می رساند . در دوران غیبت شبیه ترین شخص به ولایت معصومین علیهم السلام همانا ولی فقیه است که هم دین شناس است و اصول حرکت دینی و اجتهاد را می داند و هم شجاع و مدیر و مدبر است که مصلحت جامعه اسلامی را تشخیص می دهد. این ولایت پذیری باید در عمل ثابت شده باشد و نه در حد شعار و زمان عافیت.
3- انقلابی جهادگر است. حرکت جهادی ، یعنی شب و روز نشناختن ، آرام و قرار نداشتن و بی قراری برای مجاهدت در راه خدا که اجر مجاهد قابل مقایسه با دیگران نیست. مجاهد دنیا را سه طلاقه کرده و پیرو مولایش علی بن ابی طالب است. مجاهد خود را نمی بیند جامعه اسلامی و مردمی را می بیند که دغدغه اصلی اوست که باحاکمیت اسلام سعادت دنیا و عقبی آن ها را پدید آورد. نیت خالصانه و اخلاق محمدی لازمه مجاهدت است. قرآن کریم دلیل جمع شدن مردم به دور پیامبر را نرم خویی و گشاده رویی ایشان بیان فرمودند. مجاهد بدون صفای باطن و خالی کردن دل از محبت ماسوی الله مجاهد نیست فقط رنج دادن به بدن مادی است. هرچه خلوص نیت بیشتر باشد ، اثر و نتیجه عمل مجاهد بهتر خواهد بود و مجاهد بیشتر در قلوب مومنین جای می گیرد. رابطه پیوند مجاهد با مردم عاطفی و فطری و آرامش بخش است که از حرکت مخلصانه او نشات گرفته است.
4- جبهه باید از افراد شناسنامه‌دار استفاده کند. شناسنامه‌ای که نشان دهنده‌ا‌ی گذشته‌ی پاک، شفاف، دارای صراحت لحجه‌ی و عدم آلوده شدن به بازی‌های ی است. افراد خاکستری که هر از گاهی شعار روشن‌فکری می‌دهند و از مسیر انقلاب خارج می‌شوند، جامعه را به نا امیدی و دور شدن از اهداف انقلاب سوق خواهند داد، باید در این جبهه نباشند. جبهه باید از عناصری که دارای لغزش هستند در هر زمان و شرایطی اعلام برایت نماید و انقلاب را فدای مصالح زودگذر نکند.
5- جبهه باید صاحب برنامه‌ای مشخص، مدون و شاخص پذیر شود. بدون برنامه و استفاده از احساسات مردم، جبهه را به اهداف انقلابیش و تداوم انقلابی‌گری در پرتو اسلام ناب نخواهند رساند. مردم از جریان‌های زودگذر خسته شده‌اند و به ائتلاف‌های فاقد اساس و مرام و زودگذر و برای انتخابات شکل می‌گیرد، اعتماد نخواهند کرد.
6- تداوم جبهه پس از انتخابات لازم و ضروری است. جبهه نیازمند کنترل و نظارت بر همه‌ی یون مدعی عضویت است. تجربه سال‌های گذشته که از قطع امید مردم به این حرکت‌ها به علت عدم پایندی رای آوردگان به آرمان‌های انقلاب و همراهی با نخبگان انقلابی حکایت دارد. جبهه باید به‌فکر تداوم چند ده‌ساله و با عدم تحزب‌گیری باشد.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی باید به عمل و نه حرف برای تداوم انقلاب بیاندیشند و سازوکاری راهبردی را ترسیم نماید. جبهه باید با حفظ مساله کلیدی انتخابات به فکر طراحی ساختارها و سازوکارهای مردمی با حفظ اهداف انقلاب اسلامی باشد که نظارت و کادرسازی را جهت تداوم انقلاب مبتنی بر حرکت جهادی شکل دهد.
درباره این سایت